روزگاری در یک شهر شلوغ ، گروهی از حیوانات شاد زندگی می کردند که دوست داشتند با هم به ماجراهای بروند. آنها روزهای خود را در کاوش در جنگل ، بازی کردن و کشف چیزهای جدید گذراندند. یک روز آفتابی ، همانطور که در جنگل سرگردان بودند ، آنها بر روی یک سینه گنج مرموز که در زیر یک درخت بلوط برجسته پنهان شده بود ، گیر افتادند.
با هیجان ، آنها در اطراف سینه جمع شدند و با دقت آن را باز کردند و مجموعه ای از کیسه های رنگارنگ بوم را آشکار کردند. هر کیسه از پنبه و کتان طبیعی ساخته شده بود و دارای چاپ های غریب از گل ، حیوانات و ستاره ها بود. دوستان از دیدن کیف ها خوشحال شدند و نمی توانستند صبر کنند تا آنها را امتحان کنند.
وقتی کیسه ها را بررسی کردند ، متوجه شدند که هرکدام بی نظیر و قابل تنظیم است. آنها می توانند طرح ها ، الگوهای و حتی نام خود را اضافه کنند تا کیف ها را واقعاً خودشان کنند. آنها با داشتن تصورات خود در حال وحشی بودند ، آنها شروع به ایده های طوفان مغزی برای طرح های عالی کردند.
یکی از دوستان ، یک روباه باهوش ، پیشنهاد کرد که هر کیسه را با صحنه هایی از ماجراهای خود در جنگل نقاشی کند. یکی دیگر از دوستان ، یک جغد خردمند ، با نقل قول ها و گفته های مورد علاقه خود ، کیسه ها را گلدوزی کرد. بقیه گروه با ایده های خودشان به هم زدند و به زودی همه آنها با هیجان وزوز می کردند.
با قرار گرفتن در معرض فاصله خورشید ، دوستان تصمیم گرفتند تا به خانه های دنج خود برگردند تا پروژه های خلاقانه خود را آغاز کنند. آنها لوازم هنری خود را جمع کردند و به کار خود ادامه دادند و هر کدام قلب و روح خود را در تزئین کیسه های بوم مخصوص خود ریختند.
روزها به هفته ها تبدیل شدند و قبل از مدتها ، دوستان شاهکارهای خود را به پایان رساندند. این کیف ها اکنون با طرح های رنگارنگ ، الگوهای پیچیده و لمس های شخصی آراسته شده بودند که شخصیت های منحصر به فرد هر دوست را منعکس می کردند. آنها به آنچه ایجاد کرده بودند افتخار می کردند و نمی توانند صبر کنند تا کیف های سفارشی خود را به جهانیان نشان دهند.